بزرگترها دور هم می نشستن و حرف میزدن
ما بچه ها هم با همدیگه بازی می کردیم بعد مادر بزرگ
به دختر و عروساش می گفت : پاشبن سفره رو بندازیم
که وقت شامه مادر بزرگم همیشه شبای یلدا
رشته پلو درست میکرد .نمیدونم تا حالا خوردین یا نه
اما خیلی خوشمزه است مخصوصا با سبزی تازه
بعداز شام همه کمک مادربزرگ سفره رو جمع میکردن
و ظرفا رو می شستن .اونوقت بابا بزرگ همه رو
دور خودش جمع میکرد برای همه فال حافظ میگرفت
خلاصه اونقدر بهمون خوش میگذشت که نگو
اما حالا ماها بزرگ شدیم و اونا دیگه نیستن و فقط
خاطره هاشون برامون مونده یلداتون مبارک
تقدیم به بهترین پدر بزگا و مادر بزرگای دنیا
نظرات شما عزیزان:
|